۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

بالاترینان بالاترین بمانیم.فرق ما در قدرت تفکر است/کمی بی اندیشیم



بالاترین برای من حکم سنگریست برای مبارزه علیه جهل و استبداد.مجالیست برای گفتن و گفتن از سالها خفقان و فرو خوردن انچه در ذهن داشته ام.ما بالاترین ها مدعی انصاف و تشنه ی ازادی و عدالت هستیم.در این روزگاری که به راحتی نمیتوان دوغ و دوش را از هم تمیز داد و در عصری که باید به همه چی شک داشت سخن گفتن بسیار سخت است. مقدمه ای بود تا نکته ای را یاد اوری کنم به عقل ناقص خود. در میان وبگردی های گاه و بیگاهی که دارم به سایت جهان نیوز سر زدم. بیشتر از انچه خبرهای این سایت توجه من رو به خودش جلب کنه.نظرات خوانندگان این سایت بود .تقریبا در پس هر خبری و نوشته ای چندین نظر را میتوان دید! نوشته ای در مورد خانوم سکینه ی محمدی در این سایت نگارش شده و نظرات متعدد خوانندگان این سایت.

نکته ای که بعد از خواندن کامنت ها برایم قابل تامل و البته متاثر کننده بود.تهمت و توهین ها و حکم هایی در قامت یک قاضی در مورد خانوم سکینه ی اشتیانی از طرف خوانندگان این سایت گفته شد.

انها که مدعی دین هستند و از کرامت و اخلاق و قانون و عدل و داد دین اسلام را میدهند و مدافع ان هستند

هیچ سخنی جز صدا و مرام و مسلک خود را بر نمیتابند.و شاید این طور بگوییم اساسا قدرت درک و شعور انسانی خود را

بدون هیچ دلیل و پرسش در اختیار عقیده ای دادند که حتی به ان عمل نمیکنند.همان که مدعی اش هستند که تمامی خوبی ها را دارد. اگر مشت را نمونه خروار بدانیم

این یک نظر از ده ها نظر خوانندگانی است که مدعی اخلاق و عدل و انصاف هستند.اما جایگاه ما به عنوان شهروند ایرانی که میپندارد هر انچه که در حاکمیت امروز به نام دین و مهر و اخلاق و عدل و انصاف و کرامت انسانی تنها دروغ است و شعارو سیاهی و گمراهی کجاست؟
ما که مدعی انسانیت و روشنی هستیم باید فرقی داشته باشیم با اهل بی خرد که قدرت تفکر و رای خود را به فرد و شخص داده!
انچه را که نمداند سر مشق خود قرار داده با ان متر و قیاش میکند در مورد افراد!
اینها گفته شد تا بگویم بهتر است هر از چند گاهی نوشته ها و ادبیات کلامی و گفتار خود را مورد ارزیابی قرار دهیم.حاکمیت بی اخلاق و بی ادب این زشت کردار و رفتار و گفتار را تعمیم داده است به جامعه. ما سالهاست سقوط کرده ایم و این هزاران بار جای تاسف دارد.
همین سقوط در اخلاق امروز در جامعه ی مجازی به نام بالاترین که یکی از قوی ترین صدا برای رسایی در مبارزات مردم ایران علیه

بی عدالتی و بی انصافی و بی اخلاقی است دیده میشه. در سایت بالاترین مشابه ی رفتاری که در سایت جهان نیوز وجود داره پدیدار گشته.شعار بالاترین باشیم را فراموش نکنیم.قدر این فرصتی که برای گفتن و شنیدن برایمان میسر شده بدانیم.در سایت بالاترین موضوعی در مورد سخنرانی همسر سفیر فرانسه وجود دارد که نظرات خوانندگان جای تامل داشت.

و اگر باز هم مشت را نمونه خروار بداینم
این ادبیات در شان بالاترینان نیست!

بالاترینان بالاترین بمانیم.





۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

جناب رضا رشید پور چرا ناراحتی برادر؟

رضا رشید پور ممنوع التصویر شد.جناب رضا رشید پور عزیز هنوز چند ماهی از نامه ی بلند بالای شما به فرشید منافی در وبلاگتان نگذشته! یادتان هست؟ همان که دست نوشته هایی که خرده گرفتی و دلخور شدی که چرا ای فرشید منافی سر از رادیو بیگانه در اوردی
اقای رشید پورعزیز تقصیر از شما نیست.این خصلت ما ایرانی هاست که در شما هم هست.ما ایرانی ها همیشه بر این باوریم اگر منزلمان بهترین نقطه ی شهر است دیگران هم صاحب همچین امتیازی هستند.ساده تر بگویم تا درد سراغمان نیاید درد دیگران برایمان هیچ ارزشی ندارد.خوشحال نیستم و قطعا نیستیم که شما را ممنوع التصویر کرده اند.اما حال چه خوب است در خلوت کلاه مان را قاضی کنیم.
تا مظلوم هست ظالم پیدار میشود.روزی را به خاطر بیاورید که در برنامه ی مثل شیشه ای بهروز صفاریان خواننده و اهنگساز را سانسور کردید .بله خود شما به عنوان تهیه کننده ی ان برنامه از فخر و کرامات صدای و سیمای جمهوری اسلامی سخن گفتید.
جناب رشید پور این مردم حافظه ی تاریخی خوبی دارند. کمی فکر کنید چرا فرشید منافی رهسپار دیار غربت شد؟
اما شما چه کردید؟ در نامه ی بلند از عزت و ارزش حرف زدید.چه شد که از ان عزت و ارزش که حال برای شما گلایه مانده؟
دست پشت دست بسیار است.روزی شما سانسور کردید و از صدا و سیما سراسر دروغ و جهل و سانسور حاج عزت ضرغامی دفاع کردید حال شما نیز گرفتار همان جهلی شدید که امروز لب به شکوه گشودید.
و حرف اخرروزگار بازی بسیار دارد. امروز مرا فردا تو را حق بگوییم چشمانمان را بر روی حقیقت لخت نبندیم.
امیدوارم متوجه شده باشید چرا فرشید منافی رفت .چرا این مردم صدا و سیما را اینه ی تمام قد نظامی میدانند سراسر جهل و دروغ و دغل.