۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

شریف از دروغگو بیزار و از حامیان کودتا متنفر/تودهنی استادان شریف به حداد عادل!


این عکس 1 سال پیش توسط شریف ترین فرزندان ایران زمین در دانشگاه شریف نصب شد تا بگوید دانشگاه زنده است از دروغگو بیزار است.
یک سال از این حماسه بزرگ در شریف میگذرد.شریف و شرافت مردانش رییس کودتایی حکومت ولایت جور و ستم را رسوا کردند تا او با حقارت تمام از شریف فرار کند چرا که شریف از دروغگو بیزار است.
این بار تودهنی دیگری توسط استادان شریف این دانشگاه به حامیان کودتایی و دروغگویان تاریخ ایران به حداد عادل زده شد تا نشان دهد که چرا دانشگاه شریف همواره شریف بوده و خواهد ماند.
خروج 50 استاد دانشگاه که همگی جز اعضای هیات علمی دانشگاه بودند، در هنگام سخنرانی حداد عادل بار دیگر ثابت کرد شریف نتنها از دروغگو بیزار است از حامیان حکومت کودتا هم متنفر است.درود به شریف ترین انسان های دانشگاه همیشه شریف

۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

انها که عصر طلایی امام را ندیدند/ عصرفلاکت و نکبت و بدبختی را خوب ببینند.تهران 1389










خمینی دروغ و سرابی که ایران و ایرانی را اینگونه می خواست








هر لحظه شاهد کشته شدن عزیزی در این حکومت طاعونی هستیم./خودکشی یک زن در ایستگاه «15 خرداد»

این نوع کشته شدن دیگر جای تعجب ندارد.در حکومت طاعون زده جمهوری اسلامی هر لحظه شاهد از دست رفتن عزیزی هستیم.
زنی خود را کشت!

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

یک سوال: جنبش در این زمان نیاز به حرکت دارد/اگر اری بر پایه ی چه ظرفیتی.رادیکال یا معتدل

جنبش زنده است اما این پویایی نیاز به یک حرکت و تدبیر دارد.سوال من به عنوان یک عضو کوچک از این جنبش عظیم سبز ملت ایران از همه ی خوانندگان این نوشته این است .بیاییم دو پیش فرض را در نظر بگیرم.
حالت اول: حاکمیت هرگونه حرکت و کرنش تند و رادیکال را به طرز وحشیانه ای سرکوب میکنه.بر هیچ کس پوشیده نیست که با گذشت زمان مردم هم راضی به هزینه کردن بیشتر نیستند و این یک حق بزرگ و مسلم است.
تو این فضای موجود سکوت و سکون هم قطعا نمیتونه مفید باشه. چه باید کرد؟::: دیگر حرف از رای و دزدی که نیست.جنایت است و شکنجه و تجاوز و قتل و نهایتا نسل کشی . اگر ما حرکتمان و خواسته هایمان جنبه ی رادیکال و تند داشته باشه ایا میتونیم انتظار داشته باشیم که در تظاهراتی نظیر روز ایران (قدس ) حضور خوب و مناسبی داشته باشیم؟
یا باید بریم به حالت دوم. :حالت دوم حضور با حداقل مطالبات و شعارها صرفا برای باز شدن فضا که این موضوع هم حرف و حدیث های خودش رو داره.: به راستی در این برهه از زمان چه باید کرد.تدبیر کنیم.بهترین کار بحث کردن و مشورت است .

رادیکال و تند و یا معتدل و ارام برای باز شدن فضا کدام یک شایسته ی ظرف زمان کنونی است؟

۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

کام روایی امروز نیروگاه بوشهر برای حکومت خامنه ای حاصل کودتایی است که ما ملت بر علیه هویتمان کردیم

نیروگاه بوشهر افتتاح شد.پروژه ای که به کام خامنه ای ضحاک و حکومت شیرین نشست.جا دارد با خود کمی خلوت کنیم .اساسا ما ایرانی ها در طی طول تاریخ تنها کاری که نتوانستیم درست انجام دهیم تفکر و استفاده درست از عقل و خرد بوده.حال نیاز است به خود به اطراف و کشور و وطن و این اب و خاک اهورایی که تنها من نیز به عنوان نویسنده ای ناچیز بلدم شعارش را بدهم که بله ما وطنی و سرزمینی اهورایی داریم.حال چه ایام و تلخی چرخ فلک اینگونه چرخید تا یک مشت بیگانه بر این اب و خاک حکومت کنند.
تا بوده صحبت از ازادی و کودتا و وطن فروشی و .... همیشه بر سر عوام و خواص این جامعه بر سر زبان ها بوده.
اری کودتا بسیار امده بر این خاک اما بزرگترین کودتا را ما ملت بر سر خود و در حق خود کرده ایم که باید حال انگشت گزیده شاهد این باشیم که بیگانگان و مشتی غریبه کام روا شوند.ما اگر میدانستیم و فکر میکردیم که واژه ی وطن چیست .اگر در این چندین و چند ساله که همواره تنها روز و شب کارمان این بود که زیر لوای فلان کس و بهمان کس سینه بزنیم و مرده باد و زنده باد س دهیم کمی فکر میکردیم و احساس مسئولیت وخامنتمان اینگونه نبود که شاهد ان هستیم.
اری ما مردم مقصر اصلی این فاجعه هستیم که خامنه ای امروز بانی نیروگاه بوشهر شده.روزی که مصدق را به جان شاه و شاه را به جان دیگری انداختیم و کاشانی ها رندانه خندیدند به ما حاصلش همین است.شاه اگر مستبد بود اما ایرانی بود.دکتر مصدق اگر چه امروزه با گذشت این همه سال از انچه ما میدانیم در حق این ملت و این اب و خاک ادا کرد ولی باز هم خائن به شاه و دربار خطاب می شود یک ایرانی بود.
اما کاشانی و خامنه ای ایرانی نیستند.نبودند و نخواهند بود.این بیگانگان وطن نمیشناسند.اینها مردم و ملت را بازیچه میدانند.
و حال باید شاهد این باشیم و هزاران بار افسوس بخوریم که چه شد.و ای وای که شد و چه گران امد بر ما که دروغگویان و قاتلان و دزدان کام روا شدند.ما مردم ایران هرگز نخواستیم بفهمیم ایران .خاک.وطن و عشق چه گوهریست که وقتی از کف رفت دیگر رفت و باز پس گرفتنش ....

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

کیوان صمیمی در اعتصاب غذا/از دیگر یاران خبری نیست! انها فریاد میزنند، اما نه می بینیم آنان را و نه می شنویم صدایشان را

کیوان صمیمی همچنان در اعتصاب غذا به سر میبرد.از دیگر عزیزان دربندمان هیچ خبری نیست.ایا انها زنده اند؟ بی خبری بدترین خبر است این روزها .انها فریاد میزنند و من و تو ایرانی در سکوت!

۱۳۸۹ مرداد ۲۳, شنبه

سردار مشفق عمدا سخن گفت و این یعنی خامنه ای خود در گروگان سپاه است

سخنان سردار مشفق عمدا پخش شد و چند دلیل داشت.مهمترین و اساسی ترین نکته ای که باید درک کرد این است که نظام جمهوری اسلامی
یک سیاست همیشگی داشته و ان این بوده که اگر یک چیز .یک مسئله حتی کوچک اگر به ضررش تمام شود ان را در نطفه خفه میکند.
این سیاست به این دلیل در طی این 30 و چند سال اعمال شده که یک حکومت وقتی از پایه با دروغ بنا شده و پیش رفته همیشه نیاز به دشمن رتاشی و همیشه نیاز به گفتن این که ما در خطر هستیم و...
حالا بعد از 1 سال و چندی از حوادث بعد از انتخابات سرداری از سپاه با گفتن سخنانی باز هم سعی دارد که بگوید ما دشمن داشته ایم همان طور که در این سی و چند سال مدام این گفته را تکرار کرده اند.اما چند نکته.برای هیچ کس پوشیده نیست که سپاه عامل اصلی کودتای انتخاباتی بوده.فرض را بر این بگذاریم که سید علی خامنه ای به عنوان رهبر جز ارکان اصلی این کودتا بوده.اما به باور من سید علی خامنه ای تنها به حالت نمادین مجبور شد در این کارزار خود را دخیل دهد.اما این اجبار تنها میتوانسته از طرف کسانی باشد که دارای نفوذ و قدرت چه مالی و چه نظامی باشند.بعد از مرگ خمینی سپاه رسما مانند اختاپوسی شده که تمام بخش های یک کشور را در اختیار گرفت.
او با استفاده از روز نظامی به منابع عظیم مالی دست پیدا کرد و حال همگان شاهد انچه بر مملکت ما میگذرد هستیم.سردار مشفق از نظر من یک قربانی در سیستم سپاه است.کج خیالیست اگر بگوییم این صدا و سخنان سهوا و به اشتباه بین جامعه پخش شده.
سردار مشفق همانی است که سعید امامی بود.او قربانیست.قربانی سیتمی که برای رسیدن به اهدافش حاضر است در به هر کاری بزند.از جنایت هراسی ندارد.خودی و غیر خودی نمیشناسد.
سردار مشفق تا میتوانسته به هاشمی رفسنجانی تاخته.اما حال باید گفت علت چیست که رهبر یک روز هاشمی را دور میزند.روز دیگر
هاشمی را کنار دست خود میداند.
نکته مهم این است که خامنه ای مانند ملیجکیست در دست سپاه که انچه را سپاه میخواهد انجام میدهد.
هاشمی رفسنجانی سقوط کرده همان طور که خامنه ای سقوط کرده و اگر هم میبینم که هنوز او را فصل اخطاب میدانند نمایشی است
که در حال اجرا شدن است.کی و چه زمانی نمیدانم.اگر خامنه ای بمیرد سپاه کودتای خود را تکمیل کرده و به حد کمال میرساند.
سردار مشفق عمدا پشت سید علی خامنه ای پنهان می شود و از جانب او سخن می گیود در حالی که هدف سپاه پاسداران چیزی فراتر از انچه ما میبینم خواهد بود.سردا مشفق قربانی خواهد شد همان طور که سعید امامی قربانی شد.اما اخرین نکته در مورد این سخنرانی این است که
تنها هدف امروز سپاه به عنوان کودتاگر اصلی در ایران این است که افکار عمومی سنجیده شود.و گرنه هم ما میدانم و هم خود سپاه که هیچ پشتوانه مردمی وجود ندارد.پشتوانه سپاه یک چیز هست و ان نیروی نظامی .در اخر من فکر میکنم بازنده اصلی این کارزار کسی نباشد جز هاشمی رفسنجانی.
او شهامت این را ندارد بگوید که نظام جمهوری اسلامی دیگر ماهیت اسمی و حرکتی خود را از دست داده .او میداند که سکوت کرده
و میدانم و میدانیم که هاشمی رفسنجانی دیگر مهره ای سوخته است که حتی پشیزی برای نیروهای سپاه هم ارزش ندارد.
او کار تمام است همان طور که خامنه ای اکنون الت دستی شده برای پیش بردن هدف اصلی سپاه و ان کودتای نظامی به شکلی واقعی و کامل.

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

علیرضا افتخاری در گفتگو با فارس گفت: به خاطر شاد کردن دل رهبر عزیز و رییس جمهور با صداقتم ربنا را اجرا میکنم

علیرضا افتخاری خواننده محبوب و مردمی در گفتگویی که با خبرگزاری فارس انجام داد گفت: بنده یک انسان ازاد هستم در کشوری ازاد که رهبری عاقل و دلسوز دارد و رییس جمهوری که هرگز به یاد ندارم شهامت.شجاعت.و از همه مهمتر صداقت را با هم داشته باشد زندگی میکنم.
من علی رضا افتخاری با افتخار تمام حاضرم نوای ربنا را بازخوانی کرده و تقدیم به رهبر عزیزم و رییس جمهوری عزیز تر از جانم کنم.
من همان خواننده ی مردمی هستم که هر چه دارم از مردم است.البته ایرن را بگویم که من برای مردم نمیخوانم.من برای خدا میخوانم.و همین جا خواسته ای دارم که رهبر عظیم شان که میدانم که فرستاده ی خداست در زمین که سلام مرا به خدا برساند و بگویید که من برای تو خوانده ام ای خدا نه برای مردم.ازنایب خدای تبارک و تعالی حضرت امام خامنه ای تقاضا دارم با این کار من موافقت کرده و بگذارند من ربنا را مجدد اجرا کنم .من ضمن تشکر از خبرگزاری با صداقت فارس اعلام میدارم که من هر کجا باشد عرض ارادت میکنم به رهبر عزیزم و رییس جمهور با صداقت و شرافت جناب محمود احمدی نژاد که چند روز پیش سعادتی نصب بنده شد تا ایشان را در اغوش بگیرم.
و جا دارد خاطره ای را تعریف کنم از این دیدار.هنگامی که ایشان را در اغوش گرفتم حال عجیبی پیدا کردم.جناب محمود احمدی نژاد تمام تنش سرشار بود از عطر گل یاس.بویی که ادمی را تا اوج اسمان ها میبرد.خرده گرفتند از من که چرا انقدر سبک و در حالتی جلف و چندش اور ایشان را در اغوش گرفتم.باید بگویم تمام کسانی که از من و این نازنین مرد .این شریف مرد ایران زمین ایراد می گیرند کافیست یک بار ایشان را از نزدیک دیده تا خود با چشمان خود ببیند که هاله ی ای سرشار از نور سراسر وجود ایشان را فرا گرفته.من از دیدن این صحنه منقلب شده و در منزل ساعت ها گریستم.
در اخر من با صدایی رسا اعلام میکنم من علیرضا افتخاری هر چه دارم از رهبری و جناب رییس جمهور دارم.
نه مردم را نیاز دارم نه خدا را چون نایبش را داشته باشی انگار او را داری.
علیرضا افتخاری .ایران.جمعه 22 مرداد 89

۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

فاطمه رجبی ما دنبال بربریت اسلامی بودیم نمیدانم امام کی و کجا غلط کرد گفت جمهوری اسلامی حیرونم

فاطی رجبی در مصاحبه ای با همشهری ماه گفتگویی انجام دادن که :
هاشمی رفسنجانی منشا بسیاری از انحرافات در انقلاب است : هرچی فتنه است از سر همین اکبر مصلحته.زنشو بگو که خودش فتنه عالمه ضعیفه! قبل از انتخابات گفت تقلب کردند بریزید تو خیابون.موندم حیرون این زنیکه از کجا فهمید که میخوایم تقلب کنیم.
جمهوری اسلامی از کجا پیدایش شد:نمیدونم کی و کجا امام غلط اضافی کرد گفت جمهوری اسلامی.من از اولشم دنبال بربریت اسلامی بودم.حتی زمانی که امام تو پاریس بود پیغام دادم گفتم اماما تو که سیاه کار عالمی.تو که داری مثل چی دروغ میگی بهترش کن و خوشگل ترش رو بگو ولی نمیدونم این جمهوری اسلامی رو از کجایش در اورد
یکی از معضلات جمهوری همین رأی گرفتن‌هاست: ما از اول گفتیم این خیم شب بازی ها چیه اخه.رای چه کشکیه ای دیگه.خب سپاه که هست بسیجی جان بر کف و خون طلب هم که داریم کودتا میکنیم تموم میشه میره پی کارش.حالا بیا نمایش راه بنداز کلی هم هزینه داره که میشه در راه غزه و حسن نصر الله خرج کرد.بنی صدر 100 درصد هم با همین خریت ما و رای بازی اومد رو کمار و اتیش سوزوند.
تازه اون کراواتم نمیزد مثل امام خ.ر ساده زیست بود و با همین سیاه بازی ها مظلوم نمایی کرد و ملتم خر شدند و بهش رای دادند.ختم کلام جمهوری یعنی مردم و من اساسا با مردم مشکل دارم.
در مکتب بربریت اسلامی ما چیزی بنام انسان نمیشناسیم: اگر مبنا را حکومت علی بدانیم که ایت الله تمساح اخیرا هم به ان اشاره کرد که حضرت تازیانه به دست مخالفان را در سر بازار شلاق میزد پی میبریم که در بربریت اسلامی ما چیزی به نام حقوق انسانی نمیشناسیم.سپاه ما باید بکشد.بسیج باید هر روز بیشتر از روز دیگر خونخوار تر جلوه کند و در صحنه باشد
و از انجا که ما مصونیتی اهنین به نام ولی فقه داریم که حکومتش را خدا امضا کرده و در چاه جمکران از طرف ولی امر جهانیان امام زمان به دست ایشان رسیده پس نباید برادران بسیجی و سپاهی از چیزی بترسند و با قوت تمام به کشتن ادامه بدهند.
حزب فاسد است: من با حزب به دشت مخالفم..مگر علی حزب داشت.حز باید حزب علی باشد رهبر فقط باید سید علی باشد و بس.
البته با احترام از مقام عظمای ولایت که در ملائ عام دست به مالیدن میکنم.که باید ایشان مرا عف کنند
تحکیمی ها هر روز با غلام حسین hord sex میکردند: همین حزب تحکیم که حالا واسه ما شده مدعی زنده باد مخالف من قبلا هر روز وقتی غلام حسین دیر میرفت سر جلسه باهاش hord sex میکردند که هنوز اگه غلام حسین اجازه بده اثارش در ماتحتش وجود داره
رییس جمهور همیشه یک انگل است : مگر ما خ.ر عظما نداریم.همیشه رییس جمهور یک انگل بوده در حکومت اسلام.
ما یه ولی داریم یک حکم حکومتی .وقتی صحبت از ولی میکنیم یعنی 70 میلیون انسان مهجور که نیاز به مراقبت دارند.
ولی برای همین است تا در اوج درایت حتی در زمان نعشگی هم فصل الخطاب باشد
از اول انقلاب با اکبر حال نکردم: از اون اول انقلاب هم اکبر تو اون جام نرفت که نرفت.حالی هم باهاش نکردم
امام دروغ گو و ضحاک تر از رهبر بود: امام با رهبر متفاوت بود.اون بی رحم و سنگدل بود.در یک روز 3700 نفر رو کشت و درایت داشت
رهبری بی وجوده و دلش به سپاه و فیروز ابادی خوشه البته همه اینها ناشی از دست علیلی هست که ایشون دارند

مشایی جنسش سیاه است ولی محمود کثافت است:
مشایی از جنس محمود جون نیست.الهی قربونش برم این هزاره سوم من.مشایی کم داره محمود اونم نداره که این خودش یک وجهه تمیزی است. در این همه کثافات
به جای محمود بودم حماقت نمیکردم به اوباما نامه نمی نوشتم : وقتی میدونم ضایع میشم.وقتی میدونم به اونجاشونم حسابم نمیکنن نامه نمینوشتم به اوباما
در ادامه ایشون جناب قالی باف رو قهوه ای کردند که ....


۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه

اقایان علما شرم بر همه ی شما/اقای منتظری کجایی ببینی انسانیت را کشتند

اقایان علما شرم بر شما.شرم بر شما.ای اهل ایمان و دین برائت کنید از این علمای نامبارک و ترسو.دلخوش به که کرده اید.
ابروی اسلام را برده اید با این حقارت و ترستان.این زندگی لعنتی و نکبت بار چه دارد که میترسید.چرا کور و کر شده اید .چرا پر پر شدن انسانیت را نمیبیند.چرا فریاد مظلومان را در سیاه چال ولایت خون نمی شنوید.ای اقای منتظری کجایی ببینی انسانیت را کشتند.

۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

پاسخ به خرئبلات ذهن بیمار مطهری/دکتر برو دکتر

اقای مطهری گویا باز بدجوری دردش گرفته که از ان ذهن بیمارش تراوشاتی در کرده اند. حساب ا.ن و یار و دلدارش را بگذاریم به کنار که گفتنش هیچ فایده ای ندارد.رییس جمهوری قلابی مملکتی که ادبیاتی لمپنیسم دارد و سرتا پایش فریاد سر میدهد من یک دروغ گوی به تمام معنا هستم دیگر نیازی به اسیب شناسی ندارد.که خود یک مکتبیست جدا در اسیب ها.
اما قصه ی جناب مطهری که هم گاهی از توبره رهبری میخورند و گاهی ناز و ادایی برای مردم. قصه ایست جدا.
اقای مطهری اشتباهی خوردند که: آیا قرار است از این پس به جای اسلام از ایران سخن بگوییم و قرار است ماهیت ایدئولوژیک و اسلامی انقلاب ما تبدیل به ماهیت نژادی شود؟در جواب باید گفت :اخه عزیز دل برادر باز حرف مفت زدی؟ تو الان تو صحرای عرفات زندگی میکنی یا ایران؟ در دیزی بازه شرم و حیات کو گربه ؟ میخوای از اسلام بگی برو کربلا و برو نینوا اینجا چیکار میکنی اخه؟
بعد ایرانی بودن شد ماهیت ایدئولوژی؟ عجب؟ صبح تا شب میرید رو منبر میگید ما دین برتریم ما فلانیم ما ما میکنید پس چیه؟
ایشون در ادمه اشتباهی دیگر خوردند که:آیا قرار است به جای حمزه سید الشهدا و علی علیه السلام و حسین بن علی علیه السلام و مالک اشتر و عمار یاسر و ابوالفضل العباس و سلمان و ابوذر و مقداد، از این پس رستم و اسفندیار و آرش و سیاوش الگوی ما باشند؟
در جواب باید گفت که: اخه عزیز دل برادر اسم هم شد ملاک ادمیت؟ محمد دزد نداریم؟ محمد قاتل نداریم؟ حالا گیریم که راست میگی
یه نیگا به دور و اطرافت بنداز هر چی ارش و کاوه و اسفندیار همه متمدن .همه شیک پوش .همه تحصیل کرده.
مقداد و ابوذر و حاجی و... هاتون که همه تو اوین و کهریزک دارن خون میخورن که برادر

علی مطهری گفت :آیا جز این بود که آنها فقط برای دفاع از اسلام و ابلاغ این آخرین پیام الهی به دنیا جان خود را به آسانی فدا می کردند و هیچ چیزی غیر از اسلام را شایسته فدا کردن جان نمی دانستند؟

در جواب باید گفت که : تو چرا زنده موندی پس علی مطهری.بقیه رو فرستادین رو مین حالا کیک و ساندیسش شد برای شما؟

و باز گفتی که ::اگر بنا بود به نام کورش و داریوش و رستم و اسفندیار و آرش و سیاوش از خاک خود دفاع کنیم اکنون تهران در دست صدام و حامیانش بود.
و در جواب باید گفت که : مغز در حد پهن گوسفند اینجاست به خدا.چرا میزنی 200 کیلومتری جاده کربلا علی مطهری اخه.

باز اینجا گفتی که :اینجاست که به حکمت مخالفت رهبر انقلاب با معاونت اولی آقای مشائی پی می بریم
باید گفت که: از اول متن داشتم دنبال همین جمله میگشتم.جون به جونتون کنن باید یه سر ببرید تو کاسه دماغ رهبر ببینید چه خبره
از خودت یه چیز بگو ببینیم چیزی داری یا نه از اون چیزا!

در اخر باید بگم این خزئبلات گویی شما جناب علی مطهری ارثی است.پدر کو ندارد نشان از پدر به اون میگن گور به گور پدر
بابای جناب عالی با ادبیات اسلام گونه اش گفته بود که :
اخه نادان.اخه خر.اخه ابلح (اینا رو داشت به مردم میگفت) نهی از منکر میکردند.
که اتیش روشن میکنی ازش میپری میگی زردی من از تو سرخی من از تو.این چه بساطیست.
حالا باید گفت که واقعا دکتر برو دکتر.
متاسفم برای خودم که امثال تو با این ذهن بیمار تو این اب و خاک پاک نفس میکشند
درست میشه.درستش میکنیم.

جنبش سبز را واقع بینانه ببینیم./انچه از ابتدا اغاز شد تا بدین جا

جنبش سبز برای چه شکل گرفت؟ جنبش سبز حرکتی بود که خواستگاهش فصل الخطابی بود به نام ملت نه رهبر.کمی تامل کنید از انچه رویداده تا با هم واقع بینانه گام برداریم.دوم خرداد شاید سر اغازی بود بر این حرکت.زمانی که خاتمی روی کار امد ملت در واقع به خاتمی رای ندادند نفی ولایت مطلقه ای بود به نام ولی فقیه که محذورش شد اقای خاتمی.با همه کمی و کاستی ان زمان این حرکت اغاز شد با رای 20 ملیونی مردم.این حضور بزرگ همان فصل الخطاب بودن ملت بود.ان زمان که علی خامنه ای را وادر کرد به رای مردم احترام بگذارد.
زمانی که خامنه ای رایش را در صندوق انداخت چنین گفت:هیچ کدام از این اقایان(خاتمی و ناطق و...) برای من اقای هاشمی نخواهد شد.!
اما این حضور علی خامنه ای را وادر کرد گردن را خم کند در پیشگاه حضور میلیونی مردم.این حرکت و پیروزی بزرگ سر اغازی بود از یک جوشش و حرفی نو.خاتمی با تمام و کمی و کاستی هایش این دوره را گذراند.همان قدر که هزینه های سنگین داده شد دستاوردهای بزرگ نیز حاصل شد.دستاوری بزرگ به نام بیداری.ملتی که دائما قر میزد و ملتی که همواره تنبل بود و ساکن درجا میزد این بار احساس مسئولیت کرد.به صحنه امد.دوران گذار و نوپایی دوم خرداد سپری شد.اما حرکت دوم خرداد مشکلی اساسی داشت به نام عقب ماندن از فهم و شعور مردم.این حرکت با فکرمردم پیش نرفت.به همین دلیل شاید بگوییم درجا زد.حاصلش بلایی شد به نام احمدی نژاد.احمدی نژاد با حمایت از حضور ولی فقیه در صحنه از خلاء حضور مردم استفاده کرد .همان رهبری که روزی هاشمی برایش از همه با ارزش تر بود را نیز دور زد تا شخصی را بر سر کار بی اورد که حرف او را بزند و او را ستایش کند.تا به حال از خود سوال کرده اید که چرا ما خواسته و با این اگاهی همچنان وارد بازی می شویم.؟
اصلاحات در درون حاکمیت که حکم حکومتی رهبر همه چیز را سلب میکند یک قماریست که ما همواره میدانیم که برنده شدنمان بعید است.
اما چرا ما قمار میکنیم.؟ چرا ما باز هم وارد این بازی بد و بدتر می شویم؟
پاسخ ساده است.نبود اپوزوسیونی مقتدر! این خلاء ی بوده که مارا وادر کرده همچنان قمار کنیم.
اپوزوسیون خارج نشین همواره حرف بوده و حرف.اگر هم بگوییم اصلا اپوزوسیونی وجود نداشته پر بیراه نگفتیم.
چندین شبکه سیاسی که به غیر از معدودی افراد صالح الفبای سیاست را نمیدانند.از درون و جامعه به اندازه کافی اطلاعات نداشتند.
اما نکته ای قابل تامل این است که کمتر ایرانی هوشیاری را میتوان سراغ داشت که به فکر انقلابی دیگر باشد.
انقلاب جز بدبختی و سراب حاصلی ندارد.همان چیزی که با امدن خمینی حاصلش شد.
ما نیاز به این داریم در درون خود و تفکر خود انقلاب کنیم.انقلاب به معنای واقعی در این زمان یعنی تفکر.دانستن.اگاهی.

جنبش سبز بعد از ورود احمدی نژاد: با روی کار امدن شخص احمدی نژاد ما انچه را که در دوم خرداد کسب کردیم هم رو به نابودی سوق داد.حاکمیتی با رهبری ولی فقه و حمایت او قهقرایی شد که ما بد را ارزو کنیم.همان بدی که این بار چندان هم بد نبود.
همه چیز در حال نابودی بود جز حاکمیت.ما انقلاب نمیخواهیم .اگر هم بخواهیم توان ان و بسترش فراهم نیست.
چه باید کرد؟؟؟.(در این زمان ما باید بدانیم رسیدن به ازادی و دمکراسی از انقلاب حاصل نخوهاد شد.)
دمکراسی و رسیدن به ان پروسه ایست زمان بر.

انتخابات دهم :::: با پیش درامدی که گفته شد باز هم قمار و بازی در حال شکل گرفتن بود.
ما چند راه پیش رو داشتیم.اول اینکه اپوزوسیون وجود نداشت.دوم اینکه خالی کردن میدان هم فلاکتی شد به نام احمدی نژاد.
سوم اینکه ما راهی جز این نداشتیم که باز هم قمار کنیم.بد و بدتر.
ما میدانستیم که باید در این حاکمیت قمار کنیم.چیزی که اصلا دوست نداشتیم.ما میدانستیم که قانون اساسی با تمام نواقصش جلوی راه ماست.حکم حکومتی.قدرت نیروهای امنیتی و از همه مهمتر رهبری که به اندازه خدا قدرت دارد تا همه ی ما را نفی کند.
اما چاره ای نبود.ما انتخاب کردیم.موسوی امد.مردم هم امدند.مردمی که باز هم تنها یک هدف داشتند مقابله با ولی فقیه همان که حاکمیت قدرت او را فصل الخطاب میدانست.
این بار نه ای بزرگ تر از انچه در دوم خرداد شاهدش بود را مردم در ذهن خود ساخته بودند.از خود سوال کنید : 15 ماه قبل اگر پرسش میشد شخصی تاثیر گذار را نام ببرید .انگشت اشاره به سوی کدام شخص میرفت؟
حال این سوال را از خود بکنیم؟
اقای مهندس موسوی در ناشناخته ترین حالت امد تا مردم به واسه حضور او به ولی فقیه نه بگویند.ما چاره ای نداشتیم.اما بودن بهتر از نبودن بود.
اکثریت خاموش این بار به صحنه امد.اما یک فرق بزگ بین این انتخابات با انتخابات دیگر بود.این نسل سرکش .این نسل بیدار که باوری به ولی فقیه نداشت با هزاران امید وارد صحنه شد.
حاکمیت بزرگ ترین اشتباه عمر حیات خود را کرد.تقلبی بزرگ .کشتاری عظیم.و....
به واسطه همان پشتیبان یعنی موسوی مردم به خیابان امدند.از شعار رای من کو اغاز شد تا هدف اصلی که همان نفی حاکمیت بود پیش رفت.ما باید واقع بین باشیم.با همه ی کشتارهای عظیم.با تمام جنایات مکرر این حاکمیت ما این بار تیر را درست نشانه گرفتیم.
ما با حضور خود این ترس و باور را که نمیشود را کنار زدیم.
یادمان باشد و با خود تکرار کنیم که این تنها حرکت و جنبش بوده در طی این سال که 5 میلیون انسان را در یک روز به خیابان ها کشاند.این جنبش طیف عظیمی از تفکرات را در خود جای داد.این جنبش چشم ها و گوش های زیادی را در داخل و خارج باز کرد.
ندا کشته شد.ندایی که به گفته نزدیکانش حتی رای هم نداده بود.اما ندا کاری را انجام داد که مخالفان انتخاب بد و بدتر از درک ان ناتوانند.
کمی تامل کنیم.ما وارد قماری شدیم که میدانسیتم در ان کودتا هست .اما وارد شدیم.امید به این حضور و حرکت.
ندا گرچه رای نداد اما همگام با مردم به خیابان ها امد.این بزرگترین درسی بود که باید ما بداینم.
ندا حرکت مردم را دید و باور کرد.نه رای من کو.همه میدانیم رای من کو اغازی بود برای هدفی بزرگ به نام گذشتن از این حاکمیت
اما واقع بین باشیم.رسیدن به دمکراسی راهی بس طولانی است .راهی که زمانی برایش نمیتوان در نظر گرفت.

سهم موسوی و کروبی بسیار است: موسوی دو راه داشت.سکوت و فریاد.موسوی سکوت نکرد.کما اینکه میتواسنت سکوت کندبه همین راحتی نوشتن این چند کلمه.باور کنیم که میتواست گردن خم کند به سوی ولی فقیه..
موسوی با علم و اگاهی به این میدان قدم گذاشته.تک تک شهدای ما با علم به این خطر که شاید کشته شوند قدم در این راه گذاشتند.
ما در قماری بزرگ تر از انچه در این 30 سال شر کت کرده ایم قدم گذاشته ایم.قماری به قمیت مرگ و زندگیست
خرده نگیرم و با انچه به نام بستر و ظرفیت هست باید پیش رفت.یک شبه نمیتوان ره صد ساله رفت.این حاکمیت ریشه ای 30 ساله دارد.برای خشکاندنش نیاز به قدرت و درایت است.نیاز به اگاهی و درست ضربه زدن.
نگذاریم این حرکت با بی خردی حاصلش تهی شود.نواقص زیاد است.شک نداشته باشیم.از موسوی و کروبی که عملا رهبری این جنبش را در دست دارند تا عامه ترین افراد جامعه.اما انچه را باور کنیم که در حال قوع است.
کمتر شخصی است که خواهان برگشت به این حاکمیت است.اما یادمان باشد رسیدن به دمکراسی یک شبه نیست.
اگاهی رمز بزرگ موفقیت ماست.اچازه ندهیم کج روی های دیگران چه عمدا چه سهوا این حرکت بزرگ را خدشه دار کند.
زمان برای محاکمه بسیار است.زمان برای بازخواست بسیار است.ابتدا ویران را دوباره ایران کنیم.ان زمان در شرایطی ازاد حتی از موسوی بازخواست کنیم.
گذشته فراموش نخواهد شد.کاستی ها بسیار بوده.خطا ها بسیار تر.اما این فرصت را به همه بدهیم که تغییر کنند.نه با زور.نه با تمسخر و رندی گری با زبان انسانیت و زیبایی.

و باز هم یادمان باشد که در طی این 30 سال این حرکت بزرگترین حرکت اعتراضی بوده که شکل گرفته.طی یک روز 5 میلیون را به خیابان ها کشاند.از درون و بیرون چشم و گوش هایی را بیدار کرد تا صدای فریاد ما را بشنود.و شاید این تنها ترین راهیست که یک بار برای همیشه طی 100 سال مبارزه ما طمع واقعی ازادی و دمکراسی را بچشیم.
به امید ان روز بزرگ بیدار بمانیم.مسئول باشیم و به دیگران که هنوز این حرکت بزرگ را باور ندارند بی اموزیم که با هم میوانیم.
این خون های ریخته شده دامن این ناپاکان را خواهد گرفت.مطمئنم چونین خواهد بود و ما نابودی استبداد را جشن خواهیم گرفت.



۱۳۸۹ مرداد ۱۵, جمعه

اقایان علما از قرار نه ابرویی از اسلام مانده نه ابرویی برای روحانیت, بیچاره انسانیت که از یاد رفت

روزگار غریبست.هر روز در این حکومت جنایت پیشه شاهد هولناک ترین مصیبت ها هستیم.در حکومتی که فریاد اسلامی بودنش گوش فلک را کرده .از مملکت امام زمانی که سربازان گمنامش تا ارنج دستشان به خون بیگناهان الوده است , و خود را منتظران مینامند انسانیت زیر پا له شده.مهندس موسوی و مهدی کروبی طی نامه ای از علما می خواهند که به خاطر ابروی اسلام و روحانیت در مقابل این همه مصیبت سکوت نکنند.اما گویا دیگر نه ابرویی از اسلام مانده نه ارزشی و جایگاهی برای روحانیت.واعظانی که صبح تا شب درس تقوا و پرهیزگاری میدهند و بشارت بهشت برین حال خود درمانده تر از هر زمان نظاره گر این همه جنایت هستند.اقایان علما حال احساس خطر نمیکنید؟ اگر این جنایات در حکومت دیگه ای بود چه؟ وا اسلامتان گوش فلک را کر نمیکرد؟ برای چه سکوت کرده اید؟ حال که وقت علم کردن به انچه بر سر منبر ها میگویید رسیده به خدا و عذابش حواله میدهید؟اگر ابرویی نمانده انسانیت چه می شود؟
اقای منتظری کجایی ببینی انسانیت نیز بی ابرو شده که هیچ کس حاضر نیست برایش قدمی بردارد.چند سال دیگر میخواهید زندگی کنید.
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می​کنند زمان علم که میرسد گویا ذره ای شهامت ندارند از انچه باور داشتند دفاع کنند.این وسط بیچاره انسانیت که زیر پا له شد و از یاد رفت

۱۳۸۹ مرداد ۱۳, چهارشنبه

هر کسی که احمد را می شناسد در مراسم سالگردش به یاد او باشد و شمعی برایش روشن کند.


این گفته ی مادر داغدار احمد نجاتی کارگر است که امروز پنجشنبه اولین سالگرد شهادت فرزندش را گرامی میدارد..مادرش گفت :کسانی که به یاد احمد هستند، در اولین سالگرد شهادتش شمعی برایش روشن کنند، همین برایمان ارزشمند است.احمد نجاتی کارگر تنها 22 بهار زندگیش را تجربه میکرد که به شهادت رسید. آنقدر او را در زندان زدند تا کلیه هایش از کار افتاد و آزادش کردند اما آزادی او مصادف شد با پایان زندگی اش.یادش گرامی باد.

نامه ایرج مصداقی به مهدی کروبی اینه ایست تمام قد از انچه بر حمزه کرمی گذشت

انچه امروز بر حمزه کرمی گذشته مشتی است نمونه خروار ها جنایات در نظامی که هر روز قصه ای تازه دارد.شاید هیچ کس نتواند اندازه و متری درست و دقیق از این جنایات ترسیم کند.ایرج مصداقی در تاریخ 18 مرداد سال گذشته در نامه ای به شیخ مهدی کروبی نوشت و در ان یاد اور شد که این جنایات متولد دیروز و امروز نیست .انچه ایرج مصداقی در داد نامه اش به مهدی کروبی نوشته اینه ایست تمام قد از مصیبتی که امروز بر حمزه کرمی امده د.فردا در راه و ما در بزنگاه تاریخ ایستاده ایم.این مرداب بد بو و متعفن سالهای سال است که قربانی میگرد.هر روز که میگذرد یک قربانی با تکانی هر چند کوچک به ما به خواب رفتگان یاد اوری میکند که در چه لجنزاری گرفتار هستیم.

برادر عزیزم حمزه کرمی کاش نامه را خطاب به خامنه ای که مسئول این جنایات است نمی نوشتید

برادر عزیزم حمزه کرمی میدانم چه رنجی کشیده اید. چه خوب که از جنایات ماموران ولایت فقیه یاد کردید. مطمئن باشید همین مورد از نظر مردم دور نخواهد ماند. اما کاش این نامه را خطاب به خامنه ای نمی نوشتید.جسارت نمیکنم اما ما ایرانی ها عادت دیرینه داریم تا گرفتار نشویم لب به گلایه و شکایت باز نمیکنیم.ما ایرانی ها عیب های زیادی داریم به خاطر همین است که 100 سال است مشت گره کرده به دنبال حق هستیم.حکایت این جنایات شرح حال امروز و دیروز نیست ما نیست. آیا هیچ میدانید در دهه 60 هزاران انسان ماه ها و سال ها چنین شرایطی را تحمل کردند و خم به ابرو نیاوردند. در ان روزهای سیاه مرحوم منتظری خودش بود و خدایش.خوب میدانم و میدانیم یک روز در زندان و انفرادی ماندن یعنی چه.شما مرد جنگ بوده اید.کمی تامل کنید در این یک سال بر جوانان 19/20 ساله چه گذشته در سیاه چال های حکومت ولایت فقیه. در دهه سیاه شصت دختران 10/12 ساله ای که هیچ گناهی نداشتند تیر باران شدند.برادر عزیزم شکایت به خامنه ای بردن مانند اب دهانیست سربالا در یقه خود.این روزها خامنه ای تنها به فکر این است مبادا شمشیر ولایت کند شود.امروز این جنایات از زبان کسانی چون شما گفته می شود که پست‌های حساس در این كشور داشته اید. با خود فکر میکنم ای وای چه بر سر زندانیان گمنام اورده می شود.با زنان و دختران ایران زمین چه میکنند این بی خدایان.این چند خط را نوشتم تا بگویم این جنایات که امروز شما به چشم شاهد ان بوده اید حاصل سکوتی است که خیلی از ما کردیم.

۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

فاحشه ای مغزی که نفی هرزگی میکند!

لیلی محسنی یکی از نویسندگان سایت الف امروز مطلبی با عنوان: در ستايش از زير هشت نوشت و دست مریزادی تقدیم حاج عزت ضرغامی کرد.لیلی محسنی نوشته خود را این گونه اغاز میکند که زیر هشت فیلمی است خوش ساخت که میتواند مایه عبرت نتنها مردم عام بلکه تلنگری برای مسئولین نظام باشد.او از حقایق تلخی یاد میکند که در جامعه وجود دارد.وی در ادامه خطاب به مسئولان نظام صحبت از بی کفایت ضمنی کلانتری , دادگاه و دستگاه قضایی در رفع و رجوع مشکلات حقوقی مردم میکند و این ضعف را نوعی خواب و غفلت برای جامعه میداند. اما نکته قابل تامل در ادامه این نوشته انجاست که از فارسی 1 به عنوان رسانه ای هرزه یاد می شود.رسانه ای که سعی در بی ابرو کردن حریم خانواده ایرانی دارد.لیلی محسنی میگوید این شبکه هرزه به پشتیبانی از هرزگی های همیشگی موجود در جوامع غربی سعی بر این دارد باز هم به عفت و ناموس خانواده هاي ايراني حمله کند.اما می توان از لیلی محسنی نویسنده این متن پرسش کرد که ایا کافر همه را کیش خود پندارد؟ وقتی ما با صراحت اعتراف میکنیم که باید به ضرغامی و رسانه کمک کنیم تا از این جنگ رسانه ای سربلند بیرون اید پس باز هم باید پرسش کرد که وقتی حساب پاک باشد نیازی به وحشت و یاری خواستن نیست.شاید هم منظور از نویسنده این متن خانوم لیلی محسنی این باشد که خانواده ایرانی هرزه شده که حاضر نیست برای سریال های ضرغامی تره هم خورد کند؟ حال دست یاری به سوی مخاطب و فیلم ساز دراز کرده؟ اگر خانوم لیلی محسنی افکار خانواده ایرانی را نوعی هرزگی میداند پس صفت در خور و شایسته برای این شخص که حق انتخاب را از همین خانواده ایرانی میگرد چیست؟ یک روز در دانشگاه استین کوتاه به تن داشتم.حراست دانشگاه خرده گرفت که حق پویشیدن لباس اینچنینی با استین کوتاه را ندارم.
دلیل را جویا شدم؟ میدانید پاسخ چه بود؟ به من گفته شد با پویشیدن لباس استین کوتاه عمل لقاع مصنوعی را به نیت شهوترانی به دختران جامعه گسترش میدهم.فاحشه های ذهنی از این دست زیاد هستند که خود را نایب خدا میدانند.برای مردم تکلیف تعیین میکنند.
خانوم لیلی محسنی عزیز که اصلا شما را نمیشناسم و تنها مطلبتان را خواندم باید به شما بگویم هرزگی این است که شما افکار مردم را هرزه مینامید.هرزگی ان است که حق انتخاب را از انسان گرفت و به او گفت چه بپوشد چه ببیند و...
چندان هم دلخوش به ضرغامی و رسانه ی حکومتی نباشید که اگر جنگی هم هست از روی هرزگی و ناجوانمردانگیست.
حاکمیتی رسانه اش به چنان دریوزگی افتاده که از راه پارازیت و حذف دیگر صداها سعی بر این دارد که برای خود یار جمع کند محکوم به شکست است.اگر همچنان حنایی رنگین به سر و دست دارید از روی وقاحتی است از جنس ضرغامی و ضرغامی ها که اگر ورق بر گشت این بار جنگ رسانه نخواهد بود .جنگ تفکر خواهد بود که سیاهی رو از سفیدی تمیز خواهد داد.مطمئن باشید.

۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

aol. tor. JonDonym


3 برنامه aol. tor. JonDonym با اموزش تصویری + نکات مهم

1-نرم افزار قدرتمند aol
اين برنامه رايگانه و سرعت خوبي هم داره در مورد امنيتش هم من از دوستان محاربم پرسیدم.گفتند خوبه.اين برنامه غير از عبور از فيلتر مزاياي ديگري هم به ساير برنامه ها داره از جمله چك كردن آسان ايميل - داشتن مرورگري جدا و منحصر به فرد – ارائه ي ايميل رايگان و خيلي چيزهاي ديگه كه من خودمم از اونا اطلاع كافي ندارم
نخست دانلود و نصب برنامه.شما از دو روش میتونید این برنامه رو دانلود کنید.
اینجا با ادرس مستقیم
و اینجا با کمک سایت رپیدشیر
توضیح:::حجم اوليه دانلود نرم افزار KB 204.86 كه حجم نسبتا كميه ولي بعد كليك كردن فايل دانلود شده دوباره شروع به دانلود ميكنه كه حجم زيادي رو دانلود ميكنه حدود 41mbكه شما كه بايد صبور باشيد
در ادامه:::::::: بذارید برنامه دانلود بشه اما تو این فاصله ما نیاز داریم به ساختن یک اکانت البته همیشگی و برای یک بار.
برای ساخت ایمیل به این ادرس
و این وبلاگ که اموزش تصویری ساخت میل رو داره
اما نکته::: خیلی ها میگن این سایت ها یا باز نمیشن یا برای ساخت ایمیل به مشکل بر میخورن و مثلا پسورد رو اشتباه محاسبه میکنه
تنها راه حلش اینه که برای ورود به این سایت ها از پروکسی و یا فیلتر شکن استفاده نننکنید.به حالت عادی این سایت ها باز هستند و به خاطر همین اگه با پروکسی وارد بشین ممکنه یا اصلا صفحه باز نشه یا اینکه به مشکل بخورید.
(یه خورده فسفر بسوزونید)
در ادامه::::::حالا که ایمیل رو ساختید.باید به سایت اصلی
برید و اونجاقسمت بالا سمت راست روی sign in کلیک کرده
مثل عکس اعمال کنید
وقتی هم که sign in شدید از طرف aol یک پیغام به شما داده میشه که با رفتن به قسمت باکس شما اون پیغام رو باز میکنید واین مرحله تمام
حالا ما ایمیل رو ساختیم برنامه رو دانلود کردیم نصب میکنیم.
نکته:::::دقت کنید در هنگام نصب باید به اینترنت متصل باشد
پس از نصب و باز شدن برنامه ،از شما می پرسه که کاربر جدید هستید یا قبلا ثبت نام کردید که شما گزینه کاربر جدید رو انتخاب می کنید بعد مطابق عکس از شما سوالی پرسیده میشود
نکته مهم:::::اگر شما گزینه اول رو انتخاب کنی به این صفحه منتقل میشید که در عکس میبنید
و از شما ادرس کشور و شهر و شماره تلفن و کد پستی و ... رو میخواد که نیازی به این کار نیست
پس شما گزینه دوم رو انتخاب میکنید مثل شکلی که در این عکس
و بعد شما فقط Screen Name و Password میخواهد که اونها رو وارد کنید و بعد next رابزنید
سپس به ای صفحه ي
برخورد ميكنيد:
حالا مطابق شکل ها همه تنظیمات رو انجام دادیم کلمه save رو میزینم
تا برسیم به این عکس
که من توضحات رو روی عکس دادم.حالا برنامه به صورت یک مرورگر باز شده و به زبان انگلیش به شما خوش امد میگه
تصویری از محیط اصلی مرورگر
چند نکته مهم و مفید:::1-این برنامه بر خلاف دیگر برنامه ها سرعت رو کم نمیکنه هیچ افزایش هم میده.
2- اگر دوست نداشتید از مرورگر این برنامه استفاده کنید میتونید این برنامه رو روی مرورگر فایرفاکس ست کنید
فقط کافیه در قسمت تنظیمات فایرفاکس روی کلمه tools +option +advansed+ networke+setingh رفته
و مطابق این تصویر تنظیم کنید.(دقت کنید برنامه aol باید باز باشه)
3-این برنامه ip شما رو به دو صورت تغییر میده.که از نظر امنیت خیلی کارایی داره
با رفتن به این سایت میتونید خودتون ببینید که اتصال رو America Online و Land der IP: ip  address flag Deutschland
در کشور المان نشون میده.
4-به نکته ها خوب دقت کنید که کمتر کسی این توضیحات کوچیک و البته مفید رو داده(دی)
5_به بقیه هم این برنامه رو معرفی کنید تا مشت محکمی باشه بر دهان...
6- سوالی بود و مشکلی بود .تو نظرات بهم خبر بدین تا راهنمایی کنم.
____________________________________________________________________
نرم افزار JonDonym یا JonDo ادامه دهنده راه نرم افزار JAP است. در اصل خود JAP است که همراه با تغییر نام خود، پیشرفت های بسیاری کرده است. JonDo قابلیت استفاده در ایران را هم دارد و کیفیت و سرعت نسبتا مناسبی دارد. دارای افزونه ای به نام JonDoFox برای مرورگر فایر فاکس است که امنیت وب گردی شما را چند برابر افزایش می دهد. به طور کلی نرم افزاری برای عبور از فیلتر و سانسور در اینترنت است. نکته: برای اجرای این نرم افزار احتیاج به نصب JRE یا همان محیط زمان اجرای جاوا یا همان ماشین مجازی جاوا دارید که در درون نصب خود برنامه هست و یا می توانید جداگانه نصب کنید.

نصب این برنامه بر عکس aol زیاد سخت نیست. به این سایت اصلی خود برنامه رفته.برنامه رو دانلود سپس اجرا کنید
برای دانلود نسخه های مختلف به بخش Client مراجعه کنید. در ضمن نسخه Portable هم دارد که برای فلش درایوها و حمل و نقل و استفاده در دانشگاه ها و کافی نت ها بسیار مناسب است.
این برنامه رو وقتی دانلود کردید نصب کنید و نیاز به هیچ کاری نیست .به صورت خودکار با مرورگر فایرفاکس ست میشه و برنامه جاوا اون هم اتومات در افزونه فایرفاکس نصب میشه.
این همه عکسی از این برنامه با توضیحات روی عکس.

چند نکته:این برنامه از نظر امنیت مثل برنامه aol هستش.
اما این برنامه سرعت aol رو نداره.ولی مناسبه
در حالت پیش فرض هم با این 127.0.0.1 یا localhost با آدرس پورت 4001 روی فایرفاکس ست میشه
سوالی بود در خدمتم
____________________________________________________________________
برنامه tor که فوق العاده برنامه مطمئنی هست از نظر امنیت و هر چند دقیقه ip شما رو به یک کشور تغییر میده اما سرعت مناسبی نداره.اگر adsl با سرعت مناسب دارید پیشنهاد میکنم حتما استفاده کنید
به این سایت اصلی برنامه رفته برنامه رو مطابق سیستمی که دارید دانلود کنید.
پس از دانلود یک مرورگر فایرفاکس پرتابل (بدون نیاز به نصب) به زبان فارسی نیز همراه ان می باشد.
هیچ کار خاصی قرار نیست شما انجام دهید فقط باید نرم افزار را اجرا کنید.
مراحل کار به صورت تصویری
1_ فایل دانلود شده را اجرا کنید و مسیر نصب را مشخص کنید.
تصویر

تصویر شماره 1
پس از ان به مسیر نصب شده بروید و ابتدا تمام مرورگرهای موجود را ببندید و سپس بر روی شکل مورد نظر که مانند پیاز است
دابل کلیک کنید تا برنامه اجرا شود
تصویر شماره 2
اکنون برنامه اجرا شده ولی این قسمت برای اولین بار ممکن است مقداری زمان بر باشد.
تصویر شماره 3
در این لحظه برنامه اجرا شده و فایرفاکس اتوماتیک اجرا می شود.
تصویر شماره 4

و پایان کار.از اینترنت بدون فیلتر لذت ببرید